loading...
دل های دوست داشتنی اینجاست بفرمایید داخل
آخرین ارسال های انجمن
baran بازدید : 36 جمعه 31 خرداد 1392 نظرات (0)

گاهی ... وقت خداحافظی از کسی ...
خواسته یا ناخواسته میگیم : « مواظب خودت باش ! »
مواظب خودت باش یعنی فکرم پیش توئه !
مواظب خودت باش یعنی برام مُهمی !
مواظب خودت باش یعنی نگرانتم !
... مواظب خودت باش یعنی دوستت دارم !
مواظب خودت باش یعنی به خدا می سپارمت !
مواظب خودت باش یعنی از الان دلم واست تنگ شده!
مواظب خودت باش یعنی... واقعاً مواظب خودت باش ..

نیما سروش بازدید : 31 پنجشنبه 30 خرداد 1392 نظرات (2)

تولدت مبارک هزار سال زنده باشی

 

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت

فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک

 

این چندمین تولد توست؟

و چندمین انبساط مجدد کائنات؟

این چندمین بارخلقت است؟

و چندمین انفجار سکوت؟

چندمین لبخند آفرینش؟

خورشید را چندمین بار است که میبینی؟

و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟

و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟

چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟

چندمین دم!؟

چندمین آن!؟

آه که تو چقدر خوشبختی!

و جهان چه پرغوغاست

که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد  

reyhaneh بازدید : 35 دوشنبه 27 خرداد 1392 نظرات (0)

هیچگاه به خاطر اینکه دستیابی به رویایتان مستلزم وقت است از آن دست نکشید، به هر حال زمان می گذرد.

baran بازدید : 37 یکشنبه 26 خرداد 1392 نظرات (0)



 
بعضی آدم ها طعم از دست رفتن نزدیکانشان را می چشند و بعضی نه
کسانی که عزیزی ..دوستی را از دست می دهند توی دلشان حفره دارند
حفره ای که پر نمی شود. نمی شود. تا دنیا دنیاست پر نمی شود
مادر من همیشه می گوید: فقط مرگ است که چاره ندارد
ولی ..ولی ..چاره نداشتن با دل انسان جور نمی شود هرگز
آدم زیر بار بیچارگی دل تنگی عزیزش، فکر از دست دادن عزیزش، تصور به زمین افتادن عزیزش
خم و کهنه و کوچک می شود
همه این را می دانند. اما همه این را نمی فهمند.
نمی شود فهمید، چون توی چشم آدم داغ دیده نمی شود نگاه کرد
بعید است که بشود. و تا چشم های کسی را نبینی
راه پیدا نمی کنی به جاده ها و گذرها و کوچه پس کوچه های دلش

baran بازدید : 39 شنبه 25 خرداد 1392 نظرات (0)

شرم میکنم که وزن خودم رو با شکم سیر بالای ترازوی کودک گرسنه ی کنار پیاده رو بکشم!

reyhaneh بازدید : 48 شنبه 25 خرداد 1392 نظرات (0)

خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود

یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
بی همسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
و محتاجان به عشق را عشق می شود

خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

نیما سروش بازدید : 57 جمعه 24 خرداد 1392 نظرات (3)

وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود

وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است.

وقتی کسی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست.

وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.

وقتی کسی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید.

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هر کاری بزنید.

وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.

وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید.

وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید.

وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید.

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هر جایی بروید فقط او در کنارتان باشد.

وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.

وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند.

وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.

وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید.

وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی معناست.

وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.

وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید

. به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست ؟

baran بازدید : 48 چهارشنبه 22 خرداد 1392 نظرات (0)






همه ما خودمان را چنين متقاعد مي كنيم كه زندگي بهتري خواهيم داشت اگر
شغلمان را تغيير دهيم
مهاجرت كنيم
با افراد تازه اي آشنا شويم
ازدواج كنيم
 
فكر ميكنيم،‌ زندگي بهتر خواهد شد اگر:
ترفيع بگيريم
اقامت بگيريم
با افراد بيشتري آشنا شويم
بچه دار شويم
 
و خسته مي شويم وقتي:
مي بينيم رييسمان نمي فهمد
زبان مشترك نداريم
همديگر را نمي فهميم
مي‌بينيم كودكانمان به توجه مداوم نيازمندند
بهتر است صبر كنيم ...
 
با خود مي گوييم زندگي وقتي بهتر خواهد شد كه :
رييسمان تغيير كند، شغلمان را تغيير دهيم
به جاي ديگري سفر كنيم
به دنبال دوستان تازه اي بگرديم
همسرمان رفتارش را عوض كند
يك ماشين شيك تر داشته باشيم
بچه هايمان ازدواج كنند
به مرخصي برويم
و در نهايت بازنشسته شويم....
 
حقيقت اين است كه براي خوشبختي، هيچ زماني بهتر از همين الآن وجود ندارد.
 
اگر الآن نه، پس كي؟
 
زندگي همواره پر از چالش است.
 
بهتر اين است كه اين واقعيت را بپذيريم و تصميم بگيريم كه با وجود همه اين مسائل، شاد و خوشبخت زندگي كنيم.
 
به خيالمان مي رسد كه زندگي، همان زندگي دلخواه، موقعي شروع مي شود كه موانعي كه سر راهمان هستند، كنار بروند:
مشكلي كه هم اكنون با آن دست و پنجه نرم مي كنيم
كاري كه بايد تمام كنيم
زماني كه بايد براي كاري صرف كنيم
بدهي‌هايي كه بايد پرداخت كنيم
و ...
بعد از آن زندگي ما، زيبا و لذت بخش خواهد بود!
 
بعد از آن كه همه ی اين ها را تجربه كرديم، تازه مي فهميم كه زندگي، همين چيزهايي است كه ما آن ها را موانع مي‌شناسيم
 
اين بصيرت به ما ياري ميدهد تا دريابيم كه جاده‌اي بسوي خوشبختي وجود ندارد. خوشبختي، خود همين جاده است.. بياييد از هر لحظه لذت ببريم.
 
براي آغاز يك زندگي شاد و سعادتمند لازم نيست كه در انتظار بنشينيم:
در انتظار فارغ التحصيلي
بازگشت به دانشگاه
كاهش وزن
افزايش وزن
شروع به كار
مهاجرت
دوستان تازه
ازدواج
شروع تعطيلات
صبح جمعه
در انتظار دريافت وام جديد
خريد يك ماشين نو
باز پرداخت قسط ها
بهار و تابستان و پاييز و زمستان
اول برج
پخش فيلم مورد نظرمان از تلويزيون
مردن
تولد مجدد
و...
 
خوشبختي يك سفر است، نه يك مقصد.
 
هيچ زماني بهتر از همين لحظه براي شاد بودن وجود ندارد.
 
زندگي كنيد و از حال لذت ببريد.
 
اكنون فكر كنيد و سعي كنيد به سؤالات زير پاسخ دهيد:
1. پنج نفر از ثروتمندترين مردم جهان را نام ببريد..
2. برنده‌هاي پنج جام جهاني آخر را نام ببريد.
3. آخرين ده نفري كه جايزه نوبل را بردند چه كساني هستند؟
4. آخرين ده بازيگر برتر اسكار را نام ببريد.
 
نميتوانيد پاسخ دهيد؟ نسبتاً مشكل است، اينطور نيست؟
نگران نباشيد، هيچ كس اين اسامي را به خاطر نمي آورد..
 
روزهاي تشويق به پايان مي رسد! نشان هاي افتخار خاك مي گيرند! برندگان به زودي فراموش ميشوند!
 
اكنون به اين سؤالها پاسخ دهيد:
1. نام سه معلم خود را كه در تربيت شما مؤثر بوده‌اند ، بگوييد.
2. سه نفر از دوستان خود را كه در مواقع نياز به شما كمك كردند، نام ببريد.
3. افرادي كه با مهرباني هايشان احساس گرم زندگي را به شما بخشيده‌اند، به ياد بياوريد.
4. پنج نفر را كه از هم صحبتي با آن ها لذت مي بريد، نام ببريد.
حالا ساده تر شد، اينطور نيست؟
 
افرادي كه به زندگي شما معني بخشيده‌اند، ارتباطي با "ترين‌ها" ندارند، ثروت بيشتري ندارند، بهترين جوايز را نبرده‌اند ....
 
آنها كساني هستند كه به فكر شما هستند، مراقب شما هستند، همان هايي كه در همه ی شرايط، كنار شما مي مانند ...
 
كمي بيانديشيد. زندگي خيلي كوتاه است.
 
شما در كدام ليست قرار داريد؟ نمي دانيد؟
اجازه دهيد كمكتان كنم.
شما در زمره ی مشهورترين نيستيد...،
 
شما از جمله كساني هستيد كه براي در ميان گذاشتن اين پيام در خاطر من بوديد

reyhaneh بازدید : 33 چهارشنبه 22 خرداد 1392 نظرات (0)

دلتنگتم از اینکه دلتنگیم بی پایان شده است. سخته وقتی از دنیات دور باشی دنیایی که نبود آن حس بودنت را از تو می رباید.

reyhaneh بازدید : 43 سه شنبه 21 خرداد 1392 نظرات (0)

دوست دارم دستانت را در دستانم بفشارم

دوست دارم چشمانت را در چشمانم گره کنم

دوست دارم آغوشم با آغوشت یکی شود

دوست دارم لبانم با لبانت هم آواز شود

بگذار راحت بگویم دوست دارم لبانم بر روی لبانت جای گیرد و بوسه هایت سیراب کننده ی وجودم گردند

نیما سروش بازدید : 52 سه شنبه 21 خرداد 1392 نظرات (3)

 

 

 

دختر مراکشی بود. پدری داشت که با نخ‌ریسی روزگار را می‌گذراند. صنعت دست پدر رونق یافت و پولی به هم زد و دخترش را به گردشی در آب‌های مدیترانه برد. مرد می‌خواست متاعش را بفروشد، و به دختر نیز سفارش کرد که او هم به جستجوی مرد جوانی برآید که شوهر شایسته‌ای برایش باشد. کشتی در نزدیکی‌های مصر به کام طوفان افتاد، پدر جانش را از دست داد و دختر به ساحل افتاد. دخترک بینوا و از پا افتاده که تقریباً چیزی نیز از گذشته به خاطر نداشت آنقدر در ساحل گشت و گشت تا عاقبت به خانواده‌ای رسید که حرفه‌شان نساجی بود. این خانواده دختر را نزد خود بردند و به او پارچه‌بافی یاد دادند. تا اینجا دختر از آخر و عاقبت خود خيلی هم شاکر بود. ‏اما این عاقبت بخیری چندان نپایيد، چند سال بعد دختر در ساحل توسط برده‌دزدی ربوده شد که کشتی‌اش رو به سمت استانبول در خاور داشت و دختر را به بازار برده‌فروشی‌اش برد. مردی که سازنده‌ی دَكَل کشتی بود به این بازار رفت تا برده‌ای بخرد که وردستش باشد، اما وقتی چشمش به دختر افتاد دلش برای او سوخت، او را خرید و به خانه برد تا کمک همسرش باشد. اما دزدان دریایی محموله‌ی این مرد را دزدیدند، و برای خريد برده‌های دیگر دستش خالی ماند. مرد و همسرش و دختر به ناچار از اول تا آخر دَكَل سازی را خود به عهده گرفتند. دختر سخت و هشیار کار می‌کرد. دکل‌ساز که دختر را لایق دید آزادي‌اش را به او بخشيد و شریک کارش کرد، که سبب شعف خاطر دختر شد. ‏روزی مرد دكل‌ساز از دختر خواست با یک محموله بار دكل به جاده برود. اما نرسيده به سواحل چین کشتی با طوفانی شديد روبه‌رو ‏شد. یک بار دیگر آب دختر را به ساحلی بیگانه برد، و يك بار دیگر ‏دخترک به شِکوه از تقدیر به زاری افتاد. پرسيد: ‏«چرا، چرا باید تمام اتفاقات بد برای من بیفتد؟» ‏هیچ پاسخی نشنید. از روی ماسه‌ها بلند شد و رو به شهر گرفت. ‏افسانه‌ای در چین حکایت می‌کرد که روزی یک زن خارجی پيدا خواهد شد که خیمه‌ای برای امپراتور خواهد ساخت. چون هیچ‌کس در چین صنعت چادرسازی را نمی‌دانست، تمام مردم چین، که شامل نسل بعد از نسل امپراتوران هم می‌شد، چشم به راه وقوع این افسانه بودند. سالی یک بار امپراتور فرستاده‌هایش را روانه‌ی شهر‌ها می‌کرد تا هر جا که چشم‌شان به يك زن خارجی بیفتد، او را به دربار ببرند. ‏در تاریخ یاد شده زن کشتی شکسته به حضور امپراتور رسيد. امپراتور توسط مترجم از او پرسید آیا می‌تواند چادر بسازد. زن گفت: «‏فکر می‌کنم بتوانم.» زن طناب خواست، اما چینی‌ها طناب نداشتند، پس زن با به یاد آوردن دوران بچگی و بزرگ شدن زیردست پدر ريسنده، ابریشم خواست و آن را ريسيد و طناب را بافت. بعد تقاضای پارچه کرد، اما چینی‌ها پارچه نداشتند، پس زندگی خود با نساج‌ها را به یاد آورد و پارچه‌ی مناسب چادر را بافت. بعد تقاضای دیرک چادر کرد، اما چینی‌ها دیرک نداشتند، پس زندگی خود با دكل‌ساز را به یاد آورد و دیرک چادر را ساخت. وقتی تمام اين لوازم آماده شد، کوشید تمام چادرهایی را که در زندگی‌اش دیده بود به یاد آورد. سرانجام خیمه‌ای ساخت. امپراتور از ساخت خیمه و به تحقق رسیدن پیشگویی افسانه مبهوت شد، به دختر گفت هر آرزویی دارد بگوید تا او برآورده سازد. دختر با شاهزاده‌ای زیبا ازدواج کرد و با فرزندانش در چین ماندگار شد و سالیان سال خوش و خوشبخت زندگی کرد. متوجه شد که گرچه ماجراهای زندگی‌اش به هنگام وقوع ترسناک به نظر می‌رسیدند، اما در نهایت برای خوشبختی‌اش ضروری بودند. كارتر، اسكات- شري

reyhaneh بازدید : 32 دوشنبه 20 خرداد 1392 نظرات (0)

سلام بر ماه پیامبر خدای تعالی.

ماهی که  حضرت رسول وعده ی تحقق بهشت در آن را داده است، ماهی که سراسر سرور و جشن است و نورافشانی.

با برکت آغاز می شود، روز دومش، روز وجوب روزه ماه رمضانی است که ریسمان جدایی از باطل و رسیدن به حق می باشد. روز سومش، میلاد برپاکننده حق و صلات، مولانا حسین بن علی (ع) می باشد، روز چهارمش، میلاد ید الحسین، جانبازالحق، مقتدانا ابالفضل العباس بن علی، اُسد العرب می باشد، روز پنجمش، میلاد سید الساجدین، زینت العابدین، مولانا علی بن حسین (ع) می باشد، روز یازدهمش، میلاد سید جوانان و سید الاکبر، اشبه الناس بالرسول المکرم خُلقاً و خَلقاً، علی أکبر، علی بن الحسین (ع) می باشد، روز پانزدهمش،میلاد منجی البشریة، عالم الغیب، راسخ فی العلم، معنی الولایة، مقصد الامامة، مشکاة الحیاة، م ح م د، بقیة الله الاعظم، امام الزمان می باشد.

ماه سراسر برکت و شادمانی مبارک باد.

 

 

reyhaneh بازدید : 43 دوشنبه 20 خرداد 1392 نظرات (0)

سلامی به تویی که تمام وجودم از ندیدنت دلتنگ شده است

سلام به تویی که اسمت تکه ی کلامم شده است

سلام به تویی که نگاهت آبادگر خانمان شده است

سلام به تویی که صدایت نوازشگر گوش هایم شده است

سلام به تویی که تنها خود می دانی که با تو هستم

سلام به تویی که امشب نیز در انتظارت چشمانت به سو سو افتاد

سلام به تویی که باز هم در انتظار آمدنت ماندم

پلک دلم می پرد امشب، گمان کنم که در خواب به دیدارم خواهی آمد

به این امید چشمانم را می بندم

اگر قرار باشد تو به خوابم بیایی حاضرم تمام عمر چشمانم بسته بماند

reyhaneh بازدید : 461 دوشنبه 20 خرداد 1392 نظرات (0)

خداوند متعال در سوره صافات آیات 139 ـ 148، به ماجرای حضرت یونس اشاره می کند. دلیل روشنی در دست نیست که یونس چه مدتی در شکم ماهی ماند؟ چند ساعت، چند روز و یا چند هفته؟

در بعضی از روایات نه ساعت، و بعضی سه روز، و بعضی بیشتر و حتی تا چهل روز گفته اند، ولی مدرک مسلمی بر هیچ یک از این اقوال وجود ندارد، تنها در تفسیر علی بن ابراهیم در حدیثی از امیرمؤمنان علی (ع) توقف در شکم ماهی نه ساعت ذکر شده است. بعضی از مفسران اهل سنت مدت آن را یک ساعت هم ذکر کرده اند. ولی هر چه باشد بدون شک این توقف یک امر عادی نیست و انسان نمی تواند بیش از چند دقیقه در محیطی که هوا وجود ندارد زنده بماند و اگر می بینیم جنین در شکم مادر، ماه ها زنده می ماند؛ به خاطر این است که هنوز دستگاه تنفس او به کار نیفتاده و اکسیژن لازم را از طریق خون مادر دریافت می کند.

ماجرای یونس بدون شک یک اعجاز است و این نخستین اعجازی نیست که در قرآن با آن روبرو می شویم، همان خدایی که حضرت ابراهیم را در دل آتش سالم نگهداشت و موسی و بنی اسرائیل را با ایجاد جاده های خشک در وسط دریا از غرقاب نجات داد، همان خداوند قادر است که بنده ای از بندگانش را مدتی در شکم ماهی عظیم سالم نگهدارد.

براساس سخن طبرسی در مجمع البیان، «وَ لَو اَنعَموا الفِکرَ وَ اَمنَعوا النَظَرَ لَعَلِموا أنَّ مَن قَدَرَ عَلی أحَدٍ الأمرینِ قَدَرَ عَلی الآخَرِ».

baran بازدید : 116 دوشنبه 20 خرداد 1392 نظرات (1)


امروز كه از خواب بيدار شدم از خودم پرسيدم :
زندگی چه می گويد؟
جواب را در اتاقم پيدا كردم
سقف گفت : اهداف بلند داشته باش!
پنجره گفت : دنيا را بنگر!
ساعت گفت : هر ثانيه با ارزش است!
آيينه گفت : قبل از هر كاری به بازتاب آن بينديش!
تقويم گفت : به روز باش!
در گفت : در راه هدف هايت سختی ها را هُل بده و كنار بزن!
زمين گفت : با فروتنی نيايش كن!
و در آخر، تخت خواب گفت : ولش کن بابا بگیر بخواب حال داری آآآآآآآآآآآآآآآآ!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تعداد صفحات : 12

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد این وب سایت چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 168
  • کل نظرات : 170
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 59
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 48
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 56
  • بازدید ماه : 112
  • بازدید سال : 1,019
  • بازدید کلی : 49,480
  • کدهای اختصاصی