loading...
دل های دوست داشتنی اینجاست بفرمایید داخل
آخرین ارسال های انجمن
نیما سروش بازدید : 45 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (13)

 

 

 

-دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند

۲-اگر یه دختر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده! . . .

 ۳-یه دختر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه خودکشی میکنه اما یه پسر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو میکشه

۴-یه پسر اگر ۳ تا مشکل غیر قابل حل داشته یه هفته افسرده میشه بعد با ۳ تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که ۳ تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!!

۵-دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره!

۶-دخترا می خوان سر پسرا کلاه بزارن اما در نهایت سر خودشون کلاه میره ولی پسرا می خوان سر هر موجود زنده ای که میبینن کلاه بزارن و در نهایت موفق میشن

۷-اگر به یه دختر بگی دوست دارم فکر میکنه تو چقدر خوبی و عاشقت میشه اما اگر به یه پسر بگی دوست دارم فکر میکنه تو چقدر بی جنبه و جوات هستی دست به هر کاری میزنه تا از شرت خلاص شه!

۸-نقطه قوت پسرا چشماشونه اما نقطه قوت دخترا چشم و گوش ابرو و دماغ و دهن و ………هست.

۹-دخترا با اینکه بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت میکنن اما خیلی بیشتر از پسرا تصادف میکنن و در هر تصادف رد پای یک دختر به چشم می خوره.

۱۰-دخترا فکر می کنن بهترین راه برای بهترین راه برای داشتن یک رابطه خوب و مداوم صداقت و راستگویی هستش ولی پسرا مطمئن هستند بهترین راه دروغگویی و گرفتن سوتی از طرف مقابله!

۱۱-دختر ها از درس و مدرسه بیزارند ولی پسر ها از درس و مدرسه فراری هستند!

۱۲- پسر ها به هم حسودی نمی کنن اما دخترا به هم حسودی می کنن.

۱۳-اگر برادرتون دوست دختر داشته باشه شما سعی می کنید با اون دختر آشنا بشید ولی اگر خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورید! که هم پسره و هم خواهرتون رو سر به نیست کنید.

۱۴-دختر ها زیر بار حرف زور میرن اما پسر ها خودشون حرف زور میزنن

۱۵- شرمنده . شماره ۱۵ خیلی ……….هست و اگه بنویسم وب فیلتر میشه !

۱۶-اگر یک دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمیزنه اما پسر ها در یک چمع فقط سوتی میدن!

۱۷-یک دختر اگر ۲۴ ساعت با دوست پسرش صحبت نکنه افسرده میشه اما یک پسر اگر ۲۴ ساعت با دوست دخترش صحبت نکنه با اون یکی دوست دخترش صحبت میکنه.

۱۸-پسر ها میدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین ازش متنفرن ولی دختر ها نمیدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین طرفدارشن!

۱۹-یک دختر اگر با دوست پسرش به هم بزنه دیگه با هیچ پسری دوست نمیشه اما یه پسر اگر با دوست دخترش به هم بزنه با ۳-۴ تا دختر دیگه دوست میشه!

۲۰-یک دختر اگر توی خیابون پسری ازش بپرسه ساعت چنده میگه:ساعت ۷٫اما یه پسر اگر یه دختر ازش ساعت بپرسه میگه :ساعت ۷ و ۲ دقیقه و ۲۴ ثانیه,اینم شماره تلفن من ….. سر ساعت ۹ منتظر تماستم!

۲۱-اگر یه دختر به یه پسر نگاه کنه , پسره فکر می کنه که خیلی خوش تیپه ولی اگر یه پسر به یه دختر نگاه کنه دختره فکر میکنه که پسره چقدر بی چشم و رو هستش!

۲۲-دختر ترشیده میشه اما پسر نه!!!!

۲۳- بعد از خوندن این مطلب پسرا اول ۲ دقیقه فکر میکنن تا مفهوم مطلب رو بفهمند و چون بعد از دو دقیقه نمی فهمند می زنن زیر خنده و میگن خیلی باهال بود اما دخترا بعد از خوندن این مطلب ۲ ساعت حرص می خورن و فکر میکنن به شخصیت دخترای ایرونی توهین شده و در نهایت چون مفهوم این مطلب رو نفهمیدن به نویسنده اش میل میزنن و فحش میدن!!!

نیما سروش بازدید : 34 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (6)
نیما سروش بازدید : 155 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (2)

 

از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت

امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج عشق

خود را در پستوی زمان تنها حس نمی‌کنم . . .

تولدت مبارک اجی فضولللللللللللل

 

 

همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است

چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان

فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک اجی فضوللل

نیما سروش بازدید : 41 جمعه 17 آبان 1392 نظرات (1)
نیما سروش بازدید : 38 جمعه 17 آبان 1392 نظرات (0)
نیما سروش بازدید : 60 جمعه 17 آبان 1392 نظرات (0)

 

 آخر می آید ، بابا برای دیدنم با سر می آید - روضه حضرت رقیه سلام الله علیها

نم نم داره بارون میاد ، داره برام مهمون میاد - روضه حضرت رقیه سلام الله علیها

روضه حضرت رقیه سلام الله علیها

جسمم ضعیف و روحم ، سرگرم بال بال است - سه ضرب

خرابه تار تاره تاریکه بی ستاره ، یکی بره برا من سر تو رو بیاره - زمینه

آوردنت خودت نیومدی ، شکر خدا به ما سری زدی - واحد

باز میخام مستی کنم بیرق غم بیارید - واحد

با هر جون کندنی بابا بیدارم من همه شب ها - دودمه و ذکر سیدالشهدا علیه السلام

میدونی نوکری بلد نیستم ، میدونی این قدا که بد نیستم - شور و مناجات

سخنرانی حجت الاسلام دکتر رفیعی با موضوع سبک زندگی حسینی

یک عمر انتظار کشیدم نیامدی - مناجات امام زمان علیه السلام

نم نم داره بارون میاد ، داره برام مهمون میاد - روضه حضرت رقیه سلام الله علیها

خوش آمدی و شدی شمع محفلم بابا - روضه حضرت رقیه سلام الله علیها

ای عمه ببین از سفر آمد پدر من - دم

خرابه تار تاره تاریکه بی ستاره ، یکی بره برا من سر تو رو بیاره - زمینه

آمده ماه رقیه ، نور نگاه رقیه - نوحه

بردن نام تو هر چند خطر داشت پدر - سنگین

ارباب دلم بی قرارته ، چشام عزادارته - واحد

چه شد به گوشه ی ویرانه سر زدی بابا ، خوش آمدی بابا - دودمه

عجب روزی خدا بهم داد که نوکر حسین شدم - شور

روضه حضرت حر و حضرت سیدالشهدا علیهما السلام

نیما سروش بازدید : 34 جمعه 17 آبان 1392 نظرات (0)

نیما سروش بازدید : 52 جمعه 18 مرداد 1392 نظرات (6)

 

 

::
تا که چشمم باز شد دیدم که یارم رفته است / ماه مهمانی تمام و مه‌نگارم رفته است
با گل این بوستان تازه انسی داشتم / گرم گل بودم که دیدم گلعذارم رفته است
عید شما مبارک

مژده که رسید دعوت دوست
مهمانی دوست وه چه نیکوست
عید رمضان بهار جان هاست
جانی که چنان علی خدا جوست
::
::
منّ شوال علینا / و حقیق بامتنان
جا باقصف و بالعز / فو تعزید القیان
او فی الاشهر لی / ابعدها من رمضان
معنی :
ماه شوال بر ما منت گذاشت، پس سزوار سپاس است.
با شادی و نغمه بانوان آمد. با‌وفاترین ماهها برای من،
همان دورترین آنان از رمضان می باشد.
::
::
برای خسته ی بد حال بوسه ای بفرست
به جای فطریه امسال بوسه ای بفرست
میار هدیه که بسیار دست و پاگیرست
هلاک آن دو لبم ، حال بوسه ای بفرست
::
::
عید آمدو خنده به لبان شد
در ساز دلم شاد و روان شد
از تشنگی وسوزنخوردن
گوهربه کلامم رمضان شد
::
::
ای ماه صیام ارچه مرا خود خطری نیست‌ / حقا که مرا همچو تو مهمان دگری نیست‌
ای داده به باد این مه بابرکت و باخیر / مانا که‌ت از این آتش در دل شرری نیست‌ . . .
::
::
بگذشت مه روزه و عید آمد و عید آمد / بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد / معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
::
::
عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
::
::
خدایا
سی شب به تو التماس کردم / این لحظه جواب طالب ام من
خواهی بنواز و خواه رد کن/احسان و عتاب طالب ام من . . .
::
::
بر ملک دلم روی تو خورشید شود / بر جان و دلم عشق تو امید شود
می نوش یکی جام سلامت ای دوست / خوش باشی و هرروز توچون عید شود

نیما سروش بازدید : 32 شنبه 01 تیر 1392 نظرات (2)

بالاخره  بعد از  سه سال  و 23 روز  رمان 858 صفحه ای خودمو به اتمام رسوندم و اگر خداوند یاری کنه بزودی هر روز یک قسمت از این رمان را در سایت به رشته تحریر در می آورم امید وارم که مقبول بازدیدکننده گان سایت قرار بگیره انشالله که کم و کاستی ها را به بزرگواری ببخشید

من الله توفیق

نیما سروش 1.4.92

نیما سروش بازدید : 31 پنجشنبه 30 خرداد 1392 نظرات (2)

تولدت مبارک هزار سال زنده باشی

 

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت

فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک

 

این چندمین تولد توست؟

و چندمین انبساط مجدد کائنات؟

این چندمین بارخلقت است؟

و چندمین انفجار سکوت؟

چندمین لبخند آفرینش؟

خورشید را چندمین بار است که میبینی؟

و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟

و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟

چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟

چندمین دم!؟

چندمین آن!؟

آه که تو چقدر خوشبختی!

و جهان چه پرغوغاست

که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد  

نیما سروش بازدید : 57 جمعه 24 خرداد 1392 نظرات (3)

وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود

وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است.

وقتی کسی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست.

وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.

وقتی کسی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید.

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هر کاری بزنید.

وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.

وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید.

وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید.

وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید.

وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هر جایی بروید فقط او در کنارتان باشد.

وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.

وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند.

وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.

وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید.

وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی معناست.

وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.

وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید

. به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست ؟

نیما سروش بازدید : 52 سه شنبه 21 خرداد 1392 نظرات (3)

 

 

 

دختر مراکشی بود. پدری داشت که با نخ‌ریسی روزگار را می‌گذراند. صنعت دست پدر رونق یافت و پولی به هم زد و دخترش را به گردشی در آب‌های مدیترانه برد. مرد می‌خواست متاعش را بفروشد، و به دختر نیز سفارش کرد که او هم به جستجوی مرد جوانی برآید که شوهر شایسته‌ای برایش باشد. کشتی در نزدیکی‌های مصر به کام طوفان افتاد، پدر جانش را از دست داد و دختر به ساحل افتاد. دخترک بینوا و از پا افتاده که تقریباً چیزی نیز از گذشته به خاطر نداشت آنقدر در ساحل گشت و گشت تا عاقبت به خانواده‌ای رسید که حرفه‌شان نساجی بود. این خانواده دختر را نزد خود بردند و به او پارچه‌بافی یاد دادند. تا اینجا دختر از آخر و عاقبت خود خيلی هم شاکر بود. ‏اما این عاقبت بخیری چندان نپایيد، چند سال بعد دختر در ساحل توسط برده‌دزدی ربوده شد که کشتی‌اش رو به سمت استانبول در خاور داشت و دختر را به بازار برده‌فروشی‌اش برد. مردی که سازنده‌ی دَكَل کشتی بود به این بازار رفت تا برده‌ای بخرد که وردستش باشد، اما وقتی چشمش به دختر افتاد دلش برای او سوخت، او را خرید و به خانه برد تا کمک همسرش باشد. اما دزدان دریایی محموله‌ی این مرد را دزدیدند، و برای خريد برده‌های دیگر دستش خالی ماند. مرد و همسرش و دختر به ناچار از اول تا آخر دَكَل سازی را خود به عهده گرفتند. دختر سخت و هشیار کار می‌کرد. دکل‌ساز که دختر را لایق دید آزادي‌اش را به او بخشيد و شریک کارش کرد، که سبب شعف خاطر دختر شد. ‏روزی مرد دكل‌ساز از دختر خواست با یک محموله بار دكل به جاده برود. اما نرسيده به سواحل چین کشتی با طوفانی شديد روبه‌رو ‏شد. یک بار دیگر آب دختر را به ساحلی بیگانه برد، و يك بار دیگر ‏دخترک به شِکوه از تقدیر به زاری افتاد. پرسيد: ‏«چرا، چرا باید تمام اتفاقات بد برای من بیفتد؟» ‏هیچ پاسخی نشنید. از روی ماسه‌ها بلند شد و رو به شهر گرفت. ‏افسانه‌ای در چین حکایت می‌کرد که روزی یک زن خارجی پيدا خواهد شد که خیمه‌ای برای امپراتور خواهد ساخت. چون هیچ‌کس در چین صنعت چادرسازی را نمی‌دانست، تمام مردم چین، که شامل نسل بعد از نسل امپراتوران هم می‌شد، چشم به راه وقوع این افسانه بودند. سالی یک بار امپراتور فرستاده‌هایش را روانه‌ی شهر‌ها می‌کرد تا هر جا که چشم‌شان به يك زن خارجی بیفتد، او را به دربار ببرند. ‏در تاریخ یاد شده زن کشتی شکسته به حضور امپراتور رسيد. امپراتور توسط مترجم از او پرسید آیا می‌تواند چادر بسازد. زن گفت: «‏فکر می‌کنم بتوانم.» زن طناب خواست، اما چینی‌ها طناب نداشتند، پس زن با به یاد آوردن دوران بچگی و بزرگ شدن زیردست پدر ريسنده، ابریشم خواست و آن را ريسيد و طناب را بافت. بعد تقاضای پارچه کرد، اما چینی‌ها پارچه نداشتند، پس زندگی خود با نساج‌ها را به یاد آورد و پارچه‌ی مناسب چادر را بافت. بعد تقاضای دیرک چادر کرد، اما چینی‌ها دیرک نداشتند، پس زندگی خود با دكل‌ساز را به یاد آورد و دیرک چادر را ساخت. وقتی تمام اين لوازم آماده شد، کوشید تمام چادرهایی را که در زندگی‌اش دیده بود به یاد آورد. سرانجام خیمه‌ای ساخت. امپراتور از ساخت خیمه و به تحقق رسیدن پیشگویی افسانه مبهوت شد، به دختر گفت هر آرزویی دارد بگوید تا او برآورده سازد. دختر با شاهزاده‌ای زیبا ازدواج کرد و با فرزندانش در چین ماندگار شد و سالیان سال خوش و خوشبخت زندگی کرد. متوجه شد که گرچه ماجراهای زندگی‌اش به هنگام وقوع ترسناک به نظر می‌رسیدند، اما در نهایت برای خوشبختی‌اش ضروری بودند. كارتر، اسكات- شري

نیما سروش بازدید : 40 دوشنبه 16 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

تو فصل برگ های زرد تو شب های ساکت و سرد

قصه ی بودن تو هیچ دردی رو دوا نکرد

شبم سیاهه و پس اخه این عشق یه قفس

میون عشق و هوس زدی تا ساز دل یه نفس

ای از هوس وای از هوس ای داد ای وای از هوس

ای از هوس وای از هوس ای داد ای وای از هوس

سکوت و زخم زبون سهم این رام تو شد

تموم روح و تنم زخمی این رام تو شد

صدا نکنه یه دست فقط من عاشق بودم و بس

تو در هوا هوس فقط یک بار از خدا بترس

ای از هوس وای از هوس ای داد ای وای از هوس

ای از هوس وای از هوس ای داد ای وای از هوس

نیما سروش بازدید : 35 جمعه 25 اسفند 1391 نظرات (1)
آهنگ و تنظیم : افشین آذری ، علیرضا روزگار ، علی عبدالمالکی و مصطفی فتاحی

خواننده میهمان : افشین آذری ، مصطفی فتاحی

ترانه سرا: افشین آذری ، سید مجتبی فانی ، علیرضا روزگار






نیما سروش بازدید : 43 پنجشنبه 26 بهمن 1391 نظرات (1)

بدينوسيله اين سايت به نوبه خود عرض تسليت را بابت غم از دست رفتن مادر بزرگ خانم باران كه از همكاران و مديران فعال اين سايت مي باشد اعلام مي دارد انشالله كه روح آن مرحومه قرين وسعه و رحمت الهي باشد براي باران و خانواده محترم ايشان صبري جزيل از خداوند منان خواستاريم

نیما سروش بازدید : 36 جمعه 22 دی 1391 نظرات (0)

عرض تشكر از كليه دوستان و عزيزاني كه در طي اين  يكسال   زحمات زيادي  متحمل شدن  

انشالله كه هميشه سالم و تندرست باشن   خوشحالم كه با اين دوستان افتخار همكاري را داشتم

 

نیما سروش بازدید : 51 دوشنبه 18 دی 1391 نظرات (0)

دنیای ما دنیای واژه های وارونه ايست...

                                   جایی که گنج، جنگ میشود

جایی که قهقهه، هقهق

                         و جایی که درمان، نامرد میشود...

اما در این دنیا درد همان درد است

                               ، گرگ همان گرگ و دزد همان دزد...

جملات نیز گاهی در این دنیا عکسشان مصداق دارد


: خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شو!

                              و هیچکس همراه نیست، تنهای اول...

نیما سروش بازدید : 62 جمعه 01 دی 1391 نظرات (1)

در استان فوجیان چین یک سگ ولگرد هنگام عبور از خیابان شلوغ با ماشین تصادف می کند و به زمین می افتد.حتی زمانی که یکی از عابرین جنازه سگ ماده را به کنار جاده منتقل می کند سگ نر از کنار آن تکان نمی خورد.

تصاویری تکان دهنده از عشق واقعی به همسر!

در استان فوجیان چین یک سگ ولگرد هنگام عبور از خیابان شلوغ با ماشین تصادف می کند و به زمین می افتد.

 

تصاویری تکان دهنده از عشق واقعی به همسر!

 

سگ نر که این صحنه را می بیند به سراغ همسرش می آید و او را تکان می دهد.

این سگ پس از اینکه متوجه شد همسرش حرکت نمی کند ۶ ساعت بالای سر جنازه همسرش ماند و از او محافظت کرد.

 

تصاویری تکان دهنده از عشق واقعی به همسر!

 

تصاویری تکان دهنده از عشق واقعی به همسر!

 

تصاویری تکان دهنده از عشق واقعی به همسر!

 

حتی زمانی که یکی از عابرین جنازه سگ ماده را به کنار جاده منتقل می کند سگ نر از کنار آن تکان نمی خورد.

 

تصاویری تکان دهنده از عشق واقعی به همسر!

 

تصاویری تکان دهنده از عشق واقعی به همسر!

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد این وب سایت چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 168
  • کل نظرات : 170
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 59
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 73
  • بازدید سال : 980
  • بازدید کلی : 49,441
  • کدهای اختصاصی