صدایت زیبایی صبر را با خود می آورد و آرامش با تو بودن. بودنی که تا بودنی هست در کنارم هست حتی در پس بی صدایی و سکوتت.
می خوانمت تا مرا بخوانی. صدایت می کنم تا صدایم را بشنوی. پاسخ عاشقانه ات را نمی شنوم. عاشقانه ها را در بی کلامیت می خوانم.
نگاهت می کنم تا مهربانی را از چشمانت صید کنم. حرفهای ناگفته را از چشمانت به یغما می برم. چشمانت نگاهم نمی کنند ولی بی نگاهیت هزاران جرعه از وفا را به من هدیه می کند.
سخن از شبی به زبان بیاور که سحر ندارد و تا سحر نارسیدنیش در کنارم باش. با تمام وجود تو را تمنا دارم و می خواهم ای تنهاترین خواستنی.
تنها تو با من بمان ای که نامت آرمان من است ای ....